عليرضاعليرضا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

عليرضا دنياي مامان وباباش

18 ماهگی علیرضا خان

سلام نفس مامان.خوب و خوشی عشقم؟الان که بغلم آروم خوابیدی میدونم که خوبی.ایشالا وقتی این پستت رو هم میخونی خوب و خوش باشی پسر نازم یکشنبه شما 18 ماهت تموم شد.این یعنی 18 ماهه که به زندگی ما رنگ و بویی تازه دادی.یعنی 18 ماه به من و بابات حسی رو دادی که هیچ کس غیر از تو نمیتونست بهمون بوده و اون حسی نبود جز احساس پدر و مادری.یعنی 18 ماهه نفسم به نفس تو بنده و فکر یه لحظه بی نفس کشیدن کاملا منقلبم میکنه.یعنی 18 ماهه که من مادرم رو تازه میفهمم.18 ماهه که معنی دل نگرانی های مادرانه رو میفهمم و بعد از این همه سال تازه 18 ماهه میفهمم زندگی یعنی چی و چرا داریم تلاش میکنیم. این همه درس رو شما به ما دادی.همه ی اینا رو بارها و بارها شنیده بودم و ...
26 آذر 1393

علیرضا به روایت تصویر در این هفته هایی که گذشت

سلام گل نازم.ببخش مامان رو که دیر میام و برات پست کمتر از گذشته میذارم.یه ذره  شرایط روحیم به خاطر مشکل مامان راضی ریخته بهم و از طرفی هم کارم زیاد شده و کمتر فرصت میکنم برات بنویسم.عکسای شمال و این چند وقته رو برات میذارم و ایشالا بعد از واکسن 18 ماهگیت یه پست مفصل و توپ و پر عکس و خوشمل برات میذارم.تا اون موقع هم از همه ی دوستانی که میان وبلاگمون و دوستمون دارن و بهمون سر میزنن میخوام که برای سلامتی مامانم دعا کنن. اینبار موقع رفتن عقلم رسید و کریرت رو با خودمون بردیم و مثلا صندلی ماشین شد(موقع خرید تاکید موکد داشت فروشنده که این صندلی ماشین هم میشه و نیازی به خرید جداش ندارید.البته خدایی برای ما کار راه اندازه و کفایت میکنه) ...
17 آذر 1393

هفته نامه علیرضا7

سلام نازنین پسرم. این هفته بابا یه روز زودتر اومد و سه شنبه شب برگشت تهران و منو شما هم شب قبل از برگشتش با  بابا حبیب برگشتیم خونه و با زور تا اومدن بابا شما رو بیدار نگه داشتم با اومدن بابا و درد و دل کردن باهاش به زبون خودت که فقط از بین همه ی الفاظی که به کار میبردی بابا موسن مشخص بود بوسش کردی و گفتی لا لا بعدم دستامنو گرفتی بردی سمت اتاق و بلافاصله خوابت برد. اما این هفته قبل از اومدن بابا همش درگیر سرماخوردگی هامون بودیم.الان دو هفته شده و هنوز آبریزش بینیت کامل قطع نشده و همچنان ب این قضیه مشکل داریم.ولی حال عمومیت خوبه خدا رو شکر.هممون هم خوب شدیم و بهد از ما خاله زهرا مریض شده و فعلا تنها مریضمون اونه. تا اومد...
1 آذر 1393
1864 12 25 ادامه مطلب
1